مهدی بی اوغلو
در روزهایی که مجلس یازدهم در حال بررسی لایحه قانون حجاب و عفاف بر اساس اصل 85 و سکوت است، روند برخورد با شهروندان و توقف خودروهای آنان در موضوع حجاب روز به روز در حال گسترش است. این در حالی است که هنوز قانون حجاب در ساختار قانونگذاری کشور به تصویب نرسیده است، اما هر روز طیف وسیعی از شهروندان از برخوردهایی که به بهانه حجاب با آنها می شود گلایه می کنند، به « روزنامه اعتماد و خواستار توضیح در مورد موضوع حجاب. مطالبه گری جنبه های حقوقی و حقوقی موضوع. در واقع مردم نمی دانند با چه قوانین و تصمیماتی ماشین ها را زندانی می کنند، اتحادیه های کارگری را پلمپ می کنند، تصمیمات خاصی می گیرند و غیره. پیگیری میدانی در خصوص ارجاعات قانونی این گونه درگیری ها، خبرنگار «اعتماد» را به دستورالعمل مصوب ستاد حجاب و عفاف رساند که وزارت کشور این دستورالعمل را به نیروی انتظامی، شهرداری تهران، استان ها و کلانتری 7 کشور ارسال کرد. پلیس دیگر نهادهای امنیتی در 18 خرداد 1402 دایره ای مشتمل بر 19 نکته که در گذشته فقهای زیادی درباره آن صحبت کرده و در مورد اندازه و زوایای مختلف آن توضیح خواسته اند.
«تراست» با در نظر گرفتن طیف وسیعی از درخواستها و درخواستهای شهروندان، ضمن بررسی دستورالعملها و دستورالعملهای وزارت کشور، به سراغ شهروندانی رفت که خودروهایشان به دلایل مختلف توقیف شده بود تا مسئولان از نتیجه آن مطلع شوند. تصویب و دستورالعمل آنها. یکی از راویان این داستان از دغدغه های دختر جوانی می گوید که با حکم شستن مرده مواجه شده بود و نمی دانست چه کند.
صحنه 1: دایره ای با 19 پاراگراف
در بند 1 این راهنما به افراد و چهره های مشهوری که دست به اقداماتی مانند رفع حجاب و یا فعالیت رسانه ای بر خلاف قوانین کشور می زنند، پرداخته شده است و درخواست می شود با عناوینی چون تبلیغات برخورد شود. مبارزه با فساد و به استناد ماده 639 قانون مجازات اسلامی. ضمناً اجازه بازدید از منزل و توقیف ابزار جرم، دستگیری صفحه و حذف محتوای مجرمانه نیز داده شده است. وی در بند 2 نظر خود را در مورد موتورسیکلت هایی که سرنشینانشان حجاب دارند بیان کرد و خواستار رسیدگی قضایی در این گونه موارد شد و تاکید کرد که عاملان این جرایم در دادگاه راهنمایی و رانندگی مورد رسیدگی قرار نگیرند. بند 3 از فعالیت های مخرب کافی شاپ ها در سطح شهر صحبت می کند و به رفتار کافی شاپ ها در اتفاقات یک سال گذشته اشاره می کند. در نهایت در این بند وزارت حراست و اتاق اصناف موظفند با همکاری نیروی انتظامی و کنترل نیروی انتظامی کلیه فعالیت های اتحادیه های صنفی کافی شاپ های اطراف دانشگاه ها و مدارس کشور را مورد بررسی قرار دهند. مکان های عمومی. بند 4 در مورد حمایت از نهیون منکر و بند 5 در مورد دستگیری افراد با حجاب است. در ادامه بند 6 نظرات در خصوص نحوه برخورد با پاساژها، مراکز خرید و مراکز خرید اعلام می گردد. ابتدا ابلاغیه پلمب صادر و سپس پلمب این مراکز انجام می شود. در بند 9 نسبت سازوکار برخورد با افراد در مترو، بند 10 در خصوص جلسات در پارک ها و بوستان ها، بند 12 نحوه برخورد با مقوله حجاب در دانشگاه ها و … توضیح داده شده است. با وجود این بخشنامه، بسیاری از حقوقدانان کشور معتقدند که بر اساس قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، هر حکمی که ایجاد تعهد کند باید به اطلاع عموم برسد. منطقی نیست که دولت با مهر محرمانه تصمیم بگیرد تا مردم از دیوان عدالت اداری خواستار لغو این گونه تصمیمات و دستورالعمل ها نباشند.
صحنه 2: پدری خسته در یک عصر داغ
اولین داستان شهروندانی که خودروهایشان متوقف شده مربوط به پدری است که در آخرین روزهای تابستان سال 1402 با فرزندش از مهدکودک به خانه بازگشت. داستان پدر خانه اینگونه آغاز می شود: «برای آوردن پسر 5 ساله ام به مهدکودک زحمت کشیدم. پس از برداشتن کودک، جلوی یکی از خیابان های اصلی مرکز تهران و پشت چراغ قرمز ایستادم. سپس از من خواستند به کلانتری خیابان فلسطین بروم و مرحله بعدی به مرکز امنیتی و انتظامی گیشا بروم. وقتی از مأموران پلیس خواستم دلیل این امر را اعلام کنند، به موضوع حکم دادگاه مبنی بر توقیف خودرو به دلیل حجاب اشاره کردند و گفتند خودروی شما توقیف شده است. این پدر جوان خانواده ادامه می دهد: پسرم از چنین ملاقات هایی می ترسید و می ترسید و نگران بود. وقتی به ماهیت جلسات اعتراض کردم، مرا دستگیر کردند و به کلانتری بردند. به نظر من با احتیاط بیشتری می توان با آن برخورد کرد. از مأموران خواستم که مبنای قانونی دستگیری را فراهم کنند اما توضیحی به من ندادند.» از این شهروند در مورد سابقه توقف خودرو و اینکه آیا به طور ناگهانی متوقف شده است یا خیر پرسیدم. پاسخ داد: در مجموع چهار بار برای ما پیام حجاب فرستادند. در پیام اول، پیام دوم هشدار داد که از این موضوع آگاه باشید. سرانجام در پیامک سوم ما را تهدید به دستگیری کردند و در پیام چهارم از توقیف خودرو مطلع شدیم. پس از گزارش چهارم، به محض ظاهر شدن خودرو در خیابان، خودرو متوقف شد.» این شهروند جوان ایرانی ادامه می دهد: «از مسئولان خواهش کردم که حداقل اگر خودرو متوقف است، طبق این ایستگاه در پارکینگ خانه انجام شود. می دانستم که طبق قانون این امکان وجود دارد، اما درخواست من نادیده گرفته شد. ماشین من 8 روز توقیف شد و بعد قضیه تمام شد، جدا از هزینه پارکینگ، هزینه حمل جرثقیل را هم از من گرفتند و معتقدم رفتار مناسبی با من و فرزندم نداشتند. اگر هدف از این جلسات افزایش علاقه مردم به حجاب است، شک نکنید که نتیجه ای در بر نخواهد داشت، اتفاقاً بعد از چنین جلساتی، علاقه مردم به موضوع حجاب بیشتر می شود.» رضا گفت: در کلانتری فلسطین و مرکز گیشا زنان و دختران زیادی بودند که به دلیل داشتن حجاب دستگیر و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، به یاد دارم که به یکی از زنان حاضر دستور شستن جسد داده شد که این دختر جوان از مرده می ترسید و خیلی مضطرب بود نمی دانم این جلسات قانونی است یا نه؟اما شنیدم لایحه حجاب و عفاف هنوز در مجلس مطرح است و تصویب نشده است لطفا این موضوع را پیگیری کنید و صدای ما را به گوش مسئولان برسانیم.»
صحنه 3: زمان بیدار شدن بچه ها از خواب شبانه است
داستان دوم مربوط به خانواده ای است که پس از شرکت در عروسی یکی از اقوام نزدیک به خانه بازمی گشتند. مهتاب ز. راوی این داستان ساکن تهران است که در بیمارستان های دولتی این شهر به عنوان پرستار مشغول به کار است. همسر این خانم تهرانی کارمند بانک است. وی با اشاره به زمان توقف خودرو به «اعتماد» گفت: حدود ساعت 3 شب بود که از عروسی یکی از اقوام همسرم به خانه می رفتیم. 3 فرزند 14، 11 و 7 ساله من در ماشین خوابیده بودند. من و همسرم هم برای مهمانی لباس پوشیده بودیم. از عروسی به خانه می رفتیم که یکی از نگهبانان به ما نزدیک شد و از ما خواست ماشین را متوقف کنیم. همسرم ایستاد و پس از صحبت با ماموران متوجه شدیم که دستور توقف خودروی ما صادر شده است. این پرستار ادامه می دهد: وقتی ماموران پلیس با دیدن وضعیت خانواده ما متوجه شدند که از یک مهمانی به خانه می آییم، شرمنده شدند و از ما عذرخواهی کردند، اما در عین حال اشاره کردند که آنها مامور هستند و عذرخواهی کردند! پدر میپرسید چرا ماشین ما را میبرند، ما چه کردیم پدر؟ مهتاب داتز ادامه میدهد: «همسرم با صحبت سعی کرد مأموران را متقاعد کند که تا فردا به ما فرصت میدهند و بعد ماشین را به هر کجا میبرند، که اعلام کرد: پرداخت خواهد کرد، اما افسران پلیس شرمنده هستند و در شرایطی که با ما همدردی کردند، گفتند می توانید اسنپ را بگیرید. کاری از دست ما برنمی آید، طبق دستورالعمل وزارت کشور پس از صدور دستور توقف خودرو به محض مشاهده خودرو باید متوقف شود. این بانوی پرستار یادآور می شود: در زمان شیوع ویروس کرونا من و همکارانم رودرروی بیماران کرونایی ایستادیم و در شرایطی که هیچ یک از مسئولان نمی خواستند به محل کارشان بیایند از جان شهروندان محافظت می کردیم و جان خود را دادیم تا مسئولان. و خانواده هایشان به خوشی زندگی کنند.اما ساعت 3 بامداد بدون اجازه قانونی، من و همسر و فرزندانم را با لباس نامناسب مهمانی از ماشینمان بردند.» اسنپ یک و نیم در گوشه خیابان ایستادیم تا 20 دقیقه با لباس. آیا واقعاً مسئولان فکر می کنند که مردم تمایل بیشتری خواهند داشت. چرا اینطوری حجاب میکنید؟» از روزنامه شما میخواهم صدای ما را به گوش مقامات دولتی، دادستانی و دادستانی برسانید و به آنها بگویید با این روشها فاصله بین مردم و مسئولان و مدیران بیشتر میشود.